معلق
در تمام زندگیم روزهای به این مزخرفی و معلقی نداشتم
+ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۸۹ ساعت ۸:۲۱ ب.ظ توسط
|
در تمام زندگیم روزهای به این مزخرفی و معلقی نداشتم
این روزها صبح ها که از خواب بیدار میشم اصلا میلی به صبحونه ندارم فقط چای می خورم!
مامانم برام یه ساندویچ نون و پنیر و گردو می گیره من با خودم می برم سرکار.(مثل موقع مدرسه)
شاید تنها لذتی که این روزها می برم همین خوردن نون و پنیره تو سرکار خیلی مزه می ده خیلی!
من می میرم برای کشف کردن
حتی اگه بدترین و ناراحت کننده ترین چیزها باشه!